دوستم تعریف میکرد
تو جاده شمال یه تصادف شده بود
همه جمع شده بودن
باباش برای اینکه صحنه رو از نزدیک ببینه
از اون ور داد میزنه : برید کنار برید کنار من پدرشم
وقتی که رسید
دیده اونی که تو جاده افتاده الاغــــــــــــه
بقیه در ادامه مطلب
پیرمرد به زنش می گه: بیا یاد قدیما کنیم،
من تو پارک باهات قرار می ذارم، تو بیا.
پیرمرد می ره پارک، یکى دو ساعت طول می کشه زنش نمیاد.
می ره خونه، می بینه زنش نشسته خونه داره گریه می کنه.
می پرسه چى شده؟
زنش می گه: مثلا بابام نذاشت بیام
-----------------------------------------------
بچه دیر میرسه مدرسه
ناظم بهش میگه: تا حالا کجا بودی ؟
بچه میگه : پیرزنه پولشو گم کرده بود!
ناظم: به تو چه ربطی داره؟
بچه میگه: آخه ما پامون رو پول بود نمی تونستیم بر داریم بیام مدرسه
----------------------------------------------------
--------------------------------------------
روزی به رضا شاه خبر دادند که نرخ درشکه خیلی زیاد شده. رضاشاه تا این خبر را شنید لباس مبدل شخصی پوشید و رفت میدان توپخانه و یک درشکه چی را صدا کرد و گفت چـقـدر میگیری تا شمیران بری؟
درشکه چی که نمیدانست طرفش کیست، گفت برو ما با نرخ دولتی کار نمی کنیم!
رضاشاه گفت پنج شاهی کافیه؟
درشکه چی: برو بالا
رضا: ده شاهی چی؟
راننده: برو بالا!
رضا: پانزده شاهی چی؟
راننده: برو بالا
رضا: سی شاهی چی؟
راننده بزن قـــدش!
راننده به رضاشاه نگاهی کرد و گفت شما سربازی؟
رضا: برو بالا
راننده:گروهبانی ؟
رضا: برو بالا
راننده: افسری؟
رضاشاه: برو بالا
راننده: فرمانده ای؟
رضا: بروبالا
راننده: نکنه رضا شاهی؟
رضاشاه: بزن قـــدش!
حال رضاشاه قیافه رنگ پریده راننده را دید و گفت ترسیدی؟
راننده : بروبالا
رضا: لرزیدی؟
راننده: برو بالا
رضاشاه: خودتو خیس کردی؟
راننده : بزن قـــدش!
راننده از رضاشاه پریسد: ایا منو زندان میکنی؟
رضا: برو بالا
راننده: منو تبعید میکنی؟
رضا : برو بالا
راننده : منو اعدام میکنی؟
رضا : بزن قــدش!!!!!!
-------------------------------------------
اون موقها ک تازه ب سن تکلیف رسیده بودم خیلیییی شیک رفتم سجادم رو برداشتم رو به تلوزیون پهن کردم همراه با تهران نماز جماعت خوندم :|
اون چوری نگاه نکن بچه بودم خو :/
----------------------------------------
با داداشم دعوام شده
مامانم :زود آشتی کنین
من :محاله
داداشم :با اون پسر احمقت
مامانم :پس یه هفته اینترنت قطع میشه
من :داداشم قربونت برم
داداشم :بپر بغل داداش عزیزززززززم!!
--------------------------------------------
یه آب میوه خریدم ،روش نوشته بود ۱۰۰% طبیعی !! حالا ترکیباتش :
عصاره آناناس ،آب ،شکر، اسید سیتریک ،پتاسیم یُدید ، وانادیم پنتاکسید ،تری نیتروگلیسیرین ،آ
مونیم دی کرومات ، فسفر هگزا اکسید .هیچی دیگه تا اینارو دیدم ترسیدم منفجر بشه سریع پرتش كردم دور
------------------------------------------
بچه: بابا نقاشيم قشنگه ؟
بابا: آره بابايي چي کشيدي ؟ !
بچه : يه گاوه داره علف ميخوره !
بابا: پس علفش کو ؟
بچه : گاوه خوردش !
بابا: پس گاوش کو ؟
بچه : خب علفشو خورد رفت ديگه !!!:)
بدبخت شدیم!
فامیل(با عجله): بدبخت شدیم!
پسرعمه: مگه قبلاٌ خوشبخت بودیم!؟
فامیل: بدبخت تر شدیم!
همساده: کاکو از نظر فیزیولوژیکی امکان نداره من بدبخت تر از اینی که هستم شم!
فامیل: ای بابا چرا انقد بحث میکنین!؟ آقای مجری فهمیده کیک تو یخچال رو خوردیم داره میاد سراغمون!
پسرعمه: باز ما یه چیزی تو این خونه خوردیم باید تا یه هفته خفت بکشیم!
فامیل: همساده تو که روزی 12بار کتک میخوری بیا اینو هم گردن بگیر!
(مجری میاد)
همساده: آقو تقصیر منه!
مجری: چی؟
همساده: هرچی شما بگی،شکست سنگین برزیل به آلمان،اختلاس 3هزار میلیاردی،جنگ جهانی دوم …
مجری: پس کیک رو کی خورده؟ پسرعمه تو خوردی؟
پسرعمه: ای خدا این داره میگه جنگ جهانی تقصیر منه شما هیچی بهش نمیگی بعد واس خوردن یه کیک 7 تومنی به من گیر میدی!؟
ادامه دارد....